ارزش ثانیه های باتو بودن ...

اکنون که می نویسم تقریباً یک هفته است که  صبح ها ازتودور میشوم 

 

تا ظهر که به خانه بیایم. از وقتی مادر شده ام صبر واستقامت را 

 

 آموخته ام پس تعجبی ندارد که سختی نبوییدن،نبوسیدن و ندیدنت  

 

راتاب می آورم.    

 

هر روز صبح که از خانه بیرون می روم تا به وظیفه معلّمی ام برسم ، 

 

مادری باشم برای گلهای دیگران ، تورا به دستان پرمهر آفریدگار 

 

وآغوش گرم مادری مهربان تر از خودم می سپارم . 

 

 امیدوارم قدردان دستان مهربان و زحمتکش او تا همیشه باشیم .  

 

عزیزم از بزرگی آموخته ام که:  

    

گاهی برای رشد کردن بایدسختی کشید، گاهی برای فهمیدن  

 

باید شکست خورد ، گاهی برای به دست آوردن باید از دست داد، 

 

 چون برخی درسهای زندگی فقط از طریق رنج ومحنت آموخته  

 

می شوند .   

 

 

    

 

  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد